در حین خواندن مقاله ای در رابطه با بلوغ ، مطالبی را که به نطرم مهم تر رسید جدا کردم ، که عبارتند از:
سید ابن طاووس (یکی از برجسته ترین علمای قرن ششم هجری) درباره ی دوران بلوغ و تکلیف فرزندش خطاب به وی می گوید:
اگر من با مراحم و عنایاتی که خداوند مرحمت فرموده زنده بمانم، روز تشرف تو را به سن تکلیف (بلوغ) عید قرار می دهم و 150دینار صدقه خواهم داد. اگر بلوغ تو فرا رسد، با این کار به خدمت حضرتش قیام خواهم کرد، زیرا مال ازاوست و من و تو بنده ی او هستیم. پس ای فرزند (محمد) به یاد عظمت مقام و کمال و بخشندگی حضرتش باش که در این هنگام به تو اهمیت داده و فرشتگانش را به سوی تو فرستاده تا اعمال عبادی را حفظ نمایند و در روز حساب، گواه بر تو باشند. (ما یَلفِظُ مِن قُول إِلا لَدَیه رَقیبٌ عَتیدٌ) سخن از خیر و شر به زبان نیاورد (انسان) جز آن که در نزد او فرشته ای نگهبان و آماده ی نوشتن است. پس در دوران بلوغ و رشد خود، حق آنان را اداکن و طاعت الهی را به جای آور! در اوقات زندگی خود با ایشان به خوبی و نیکی مصاحبت و همنشینی کن، به طوری که غیر از خوبی و زیبایی از تو چیزی نبینند و نشنوند. اگر گاهی غفلتی از تو سر زد و از یاد خدا غافل شدی، فوراً توبه کن و بدون تأخیر، در مقام جبران آن برآی و صدقه بده که صدقه، آتش گناه را خاموش می کند؛ و چون به سن و سالی برسی که خداوند جل جلاله تو را به کمال عقل مشرف فرماید، و صلاحیت و شایستگی سخن گفتن و رو به رو شدن (در نماز) با حضرتش را به تو عطا کند و شایستگی ورود به ساحت قدسی اش را به اطاعت و بندگی به تو مرحمت فرماید، آن روز را در نظر بگیر و تاریخ آن را یادداشت کن و آن را بهترین و بزرگ ترین اعیاد خود قرار بده و هر ساله در آن روز تجدید شکر خدا را بنما و صدقه بده و بیش از پیش به طاعت خداوند بپرداز.
رسول اکرم صَلَّی الله عَلیهِ وآله می فرماید: رَحِمَ الله عَبداً أعانَ وَلدَهُ عَلَی بِرِه بِالإِحسانِ إِلیهِ و التَألفِ لَه وَ تَعلیمِهِ و تَادیبِهِ؛(9) خداوند رحمت کند بنده ای که فرزندش را بر نیکی و سعادتش یاری کند، به این که به او احسان نماید و با او رفتار دوستانه داشته باشد و به آموزش پرورش او بپردازد.
امیرالمؤمنین علیه السلام : کسی که خود را گرامی می دارد آن را با گناه خوار نمی کند.
نکته ی مهمی که در این جا باید مورد توجه قرار گیرد این است که در تربیت نوجوان، باید از خطا های جزئی و کم اهمیت صرف نظر کرد و با بلند نظری و بزرگواری از کنار آن گذشت تا بتوان از موارد مهم تر با قاطعیت جلوگیری کرد. در تعلیم و تربیت اسلامی، این روش به «تغافل» تعبیر می شود. یعنی چنین وانمود کنیم که اشتباهات و خطاهای او را ندیده ایم. با به کارگیری این روش، دیگر احساسات نوجوان با تذکرهای پی درپی ما جریحه دار نمی شود و لجاجت و ستیزه جویی در او زمینه ی رشد نمی یابد. تغافل سبب می شود که پرده ی حجاب و حیای فطری در نوجوان دریده نشود و فرصت جبران و ترمیم از او گرفته نشود. تغافل نوعی برخورد بزرگوارانه و کریمانه است. امام علی علیه السلام آن را از برترین کمالات انسان های بزرگوار می شمارد و می فرماید: أشرَفُ أخلاقِ الکَریم تَغافُلُهُ عَمَّا یعلَم؛ از برترین اخلاق انسان بزرگوار، تغافل او از دانسته های خویش است.
امام علی علیه السلام :لا تَقسِرؤُا أولَادَکُم عَلی آدابِکُم فَإنَّهُم مخلوُقوُنَ لِزَمَانٍ غَیرَ زَمانِکُم؛ فرزندان خود را برآداب و رسوم خود مجبور نسازید، زیرا آنان بر روزگاری غیر از روزگار شما تعلق دارند.
اصل مقاله در سایت راسخون است.